کد مطلب:234308 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:198
دو گونه حرکت
ان الاجسام الانسانیة جعلت علی مثال الملك فملك الجسد هو القلب [1] .
و العمال الا وصال و العروق و الدماغ و بیت الملك قلبه و ارضه الجسد و الا عوان یداه و رجلاه و شفتاه و عیناه و لسانه و اذناه و خزانته معدته و بطنه و حجابه صدره.
حركات و جنبش هائی كه ارادی و اختیاری ما است كارهائی است كه اعضاء و جوارح انسان (بلكه هر حیوان و موجود زنده) به دستور فرمان فرمای بدن یعنی قلب انجام می دهد محتاج به توضیح زیاد نیست كه حركات بدن دو گونه است: اختیاری و اضطراری. اضطراری آن حركتی است كه بدون مدخلیت اراده و میل ما صورت می گیرد مانند ضربان قلب و نبض، جریان خون، فعل و انفعالات شیمیائی درون معده و روده و مانند دیدن چشم، شنیدن گوش، عمل خیال و فكر، خلاصه كار جمله حواس ظاهر و باطن.
قسمت دیگر حركاتی است كه تحت قدرت و اختیار ما است مانند رفت و آمد گفت و شنود، معاملات، معاشرات، جنگ و جدال و غیره.
حركات ارادی به نیروی اراده است و اراده از میل و خواهش پیدا می شود و میل اگر چه غریزی باشد مانند غریزه ی جنسی و اشتهای بغذا و آب تا فایده ای برایش تصور نشود و از حیث دارا بودن فایده
[ صفحه 83]
شناخته نگردد هرگز تحریك نخواهد شد ولو اینكه تصور آن فایده خیلی مختصر و صرف تصور لذت باشد.
مركز این تصور قوه ایست كه گاهی از آن تعبیر بعقل و گهی بقلب شده است.
[ صفحه 84]
و العمال الا وصال و العروق و الدماغ و بیت الملك قلبه و ارضه الجسد و الا عوان یداه و رجلاه و شفتاه و عیناه و لسانه و اذناه و خزانته معدته و بطنه و حجابه صدره.
حركات و جنبش هائی كه ارادی و اختیاری ما است كارهائی است كه اعضاء و جوارح انسان (بلكه هر حیوان و موجود زنده) به دستور فرمان فرمای بدن یعنی قلب انجام می دهد محتاج به توضیح زیاد نیست كه حركات بدن دو گونه است: اختیاری و اضطراری. اضطراری آن حركتی است كه بدون مدخلیت اراده و میل ما صورت می گیرد مانند ضربان قلب و نبض، جریان خون، فعل و انفعالات شیمیائی درون معده و روده و مانند دیدن چشم، شنیدن گوش، عمل خیال و فكر، خلاصه كار جمله حواس ظاهر و باطن.
قسمت دیگر حركاتی است كه تحت قدرت و اختیار ما است مانند رفت و آمد گفت و شنود، معاملات، معاشرات، جنگ و جدال و غیره.
حركات ارادی به نیروی اراده است و اراده از میل و خواهش پیدا می شود و میل اگر چه غریزی باشد مانند غریزه ی جنسی و اشتهای بغذا و آب تا فایده ای برایش تصور نشود و از حیث دارا بودن فایده
[ صفحه 83]
شناخته نگردد هرگز تحریك نخواهد شد ولو اینكه تصور آن فایده خیلی مختصر و صرف تصور لذت باشد.
مركز این تصور قوه ایست كه گاهی از آن تعبیر بعقل و گهی بقلب شده است.
[ صفحه 84]
[1] در نسخه ي ديگر ترجمه عبارت به قرار ذيل است: پادشاه كشور تن چيزي است كه در قلب مي باشد.